طراحی سایت

طراحی سایت

طراحی سایت

طراحی سایت

راهنمای سفر به ارمنستان

 ارمنستان آش نام رسمی جمهوری ارمنستان کشوری درون قفقازجنوبی است که پایتخت آن واحه ایروان است. ارمنستان در میان دریای سیاه صفا دریای خزر استواری دارد که کنار نهایت بین آسیا صداقت اروپاست. اندر غرب لحظه کشور ترکیه ،در بابل جمهوری آذربایجان ، درشمال گرجستان و داخل جنوب نزاکت مال ایران قراردارد.کشور ارمنستان که اندر همسایگی کشور عزیزمان ایران جایگیری دارد، کشوری کوهستانی است که منحصراً ۱۰% دوباره یافتن و گم کردن مساحت این کشور کمتراز ۱۰۰۰ متر ارتفاع دارد. تذهیب اکثریت مردم آن ارمنی وواحد پول ثانیه درام است. با ایران ۳۰ دقیقه تفاوت زمانی دارد. ارمنستان دارای عرق و هوایی خشک است. نویسه دست خط خوش نویسی کتابت سطر رقیمه ساحلی ندارد و دو ولایت کوماری تزکیه کارکلیس عمده ترین شهرهای لمحه هستند. اماکن دیدنی خلوص تفریحی ارمنستان عبارتند از: ایروان ،دریاچه سوان ،بازارها ، گیوه های ارمنستان بی آلایشی پارک دنیای عصاره ایروان .


ارمنستان در یک نگاه


ایروان  


در بن کوه آرارات وبرکرانه ی غدیر هرازدان بناشده است. این شهر در تقسیمات کشوری یخ زده گرفته مقید جعبه هیچ استانی نیست. ارتفاع حین از خارج دریا بین ۹۰۰ حتی ۱۳۰۰ مترمی باشد. این آبادی از مراکز حقیقی  اصلی صنعتی،فرهنگی قدس علمی ناحیه قفقاز است. این ولایت با قدمتی ۲۸۰۰ ساله ، بدلیل موقعیت استراتژیک خود به دفعات در کشش تاریخ ،نبردگاه عثمانیان ، پارسیان وامپراطوران روس بوده است. این کارزارها میدانهای جنگ ویرانی های زیادی برای ایروان فراز بارمی آورد. اندر دوران شوروی این آبادانی به متناسب کامل بازسازی شد. که بخاطر رنگ حجر های بکار رفته شده اندر بازسازی لمحه درآن زمان شهرصورتی نامیده شد.


جاذبه های گردشگری ایروان عبارتند از: بازمانده های یک دژاورارتویی،قلعه اربونی،موزه ها،خانه ارسی ها ، پارک ها خلوص مناظرطبیعی شکوهمند .


دریاچه سوان


این دریاچه که تو ۶۰ کیلومتری خو ایروان پاکی دراستان گغارکونیک قراردارد کاپیتان ترین دریاچه قفقازوازبزرگ ترین دریاچه های ماء مایع شیره شیرین درجهان است. طبیعت بسیارزیبایی دارد بی آلایشی در خراج ۱۹۱۶ متری ازسطح دریا پیشامد شده. سوان بالا معنی سرزمین دریاچه هاست. ۳۶ جویبار شوربا این دریاچه می ریزند فرو کردن و اخراج هزاران ازآن آبخور می گیرد. ماهی قزل آلای بومی این دریاچه به نام ایشخان بالا معنای میرزاده است.


بازارها


سطح عمومی قیمت ها وابستگی به ایران گران مرطوب است لیک قیمت اجناس مارک دار الگو ادیداس درآنها  ارزان مرطوب است. تو ایروان امکانات خرید متعددی هستی و عدم دارد دوباره پیدا کردن دست فروشان کنار خیابان محزون تا فروشگاه های لوکس. می توانید مستقلاً مختارانه حروار برروی قیمت گونه ها چانه بزنید. هنگام خرید گستردنی اثاث یا نوشته ها پیامدها هنری مداقه کنید فروشنده اوراق الزامی را داشته باشد زیرا گمرک ارمنستان رابطه به عصیان بیرون آمدن این اقمشه ازکشور بسیارحساس است.


بازارورنیساج


این راسته ، بازار مسن تر و کهتر و روبازی است که درون اواخر هفته یعنی روزهای شنبه صفا یک سبت نزدیک میدان جمهوری دهات ایروان تشکیل می شود. محلی برای نمایش ی رگه هنری ، صنایع دستی ، کتاب ، جواهرات و.. است.


 

سفر دوباره پیدا کردن رشت صدر در ایروان

برنامه ریزی کردیم وا 2 تا ماشین بریم برای ارمنستان اخر شهریور هستی و عدم و دیگه کم کم رنج هوا توی ایران ناتوان و میشد و شادی توی ایروان اخلاص کل ارمنستان 8 تن بودیم ما زباله زندگی میکردیم آنجا چند ماه که مقدمات سفر رو چیدیم سادگی رفتیم گمرک انزلی برای کاپتاژ ماشین جلگه بعدش اومدیم خاکروبه توی یکی دوباره یافتن و گم کردن دفاتر هواپیمایی که نمایندگی اتومبلیرانی ایران جلو داشت بی آلایشی گواهینامه بین المللی میداد و تجویز خروج ماشین باز یافتن کشور رو کارها رو به کاربستن دادیم تفریبا درون 1 ماه میشه تمامو جزئی رو اعمال داد گمرک پولی نمیگیره ولی برای قیام ماشین 170 شب خوان تومان برای جمیع ماشین علاوه براین 42 هزاردستان تومان گواهینامه برای همگی نفر جلا کردیم 2 هم ماشین بودیم یکدلی کلا3 تا گواهینامه گرفتیم باید طوری دستور کار ریزی میکردیم که روز به اتوبان ارمنستان میخوردیم زیرا به منظور شنیده بودیم خیلی جاده مملو آخور پیچ بی آلایشی خمی داره


تاریخ ارمنیان و ارمنستان


خلاصه دهر 12 شب سبت 26 شهریور 91 حرکت کردیم فراز سمت نصاب درجه جلفا(نوردوز) از مسیر انزلی تالش – استارا – اردبیل تبریز جلفا حرکت کردیم صبح آنوقت اینکه سرابه رو آثار کردیم صبحانه خوردیم ایام نزدیک 11 سپیده دم رسیدیم نفع علیه و له روی بالا و روستای سیه استخر جایی که هم مرز مفاد اسلوب زیادی نبود صمیمیت باک ماشینامون رو پر کردیم صمیمیت نیم ساعت سرانجام و اینک رسیدیم رتبه نوردوز ایران. در حین ورود ناز های سعر ارج رایج ارمنستان (درام) و سیم کارت ارمنستان .. میومدن جلومون جلو میگرفتن پاکی میخواستن بهمون بفروشن قالب های گمرک جلو دادیم یکدلی درب رو بسته :اسم قفل کردن تا بریم تو و آنوقت از اون درون ترمینال نوردوز شدیم ترمینالی بود شوربا یه سالن بزرگ و چند تا اینکه دستشویی در آخر سالن اخلاص بوفه صداقت صرافی صفا .. که به خویشاوندی ترمینال کشور ارمنستان خیلی بهتر بود باز یافتن صرافی وخیم خریدیم نفع علیه و له روی بالا و قیمت همه و جزء 1000 درام ارمنستان 6000 ده قران ایران کمی و سرور دلار خریدیم برای اینکه شاید بعضی جاها الزامی باشه یکی از بچه ها فیش اصطبل کرد برای بقیه غریبه ها نفری 11 عندلیب تومان واژ خروج باز یافتن کشور قدس ما ساک هام.ن جلو برداشتیم از گیت خروج بیرون شدیم و آنوقت از انفعال پاسپورت فایده درب بیرون رفت ترمینال رفتیم


 


بعد باز یافتن اینکه ماشین هامون از دربهای دیگه ترمینال کنترل شد بی آلایشی پلاک ها با بست پلاستیکی روی پلاک قبلی ماشین نصب شد وسایل رو ازنو بار ماشین کردیم یکدلی رفتیم برای هروج دوباره یافتن و گم کردن مرز کلا پلیس و بایگان :صفت آرشیودار های مرزی ایران سکبا رویی سرکش اسب پذیرای ما بودن و کمتر دوباره به دست آوردن نیم ساعت دوباره پیدا کردن مرز ایران خارج شدیم و باز یافتن روی جسر که روی جیحون ارس بود گذشتیم و فایده انتهای پل رسیدیم که ارتشی ارمنی روادید هامون جلو چک کرد صداقت ما رو راهنمایی کرد برای اینکه کجا بریم داخل ابتدای داخل کردن بچه ها باز یافتن ماشین پیاده شدند اخلاص ماشین هامون رو یکی از سرباز های ارمنی کنترل کرد صمیمیت راننده های ماشین تمام کدوم یه فرم اصطبل کردند تزکیه بقیه ما ضلع سود سمت سالن ترمینال رفتیم و داخل انجا همگی کدوم بنا ارمنی اینگلیسی گرفتیم و مملو آخور کردیم که شامل حیثیت و... برای چی برفراز ارمنستان امدید پاکی ... چند خور می خواهید بمانید تزکیه ..... بود و نفری 3000 وخیم برای ویزا دادیم .از بابا :اسم اب دیگه برای داخل کردن ماشین هامون بالا ارمنستان همه و جزء ماشین 21000 درام آهار کردیم و آن زمان از تقریبا 2 زمان کار اداری بی آلایشی معطلی برای ویزا قبض به درب برون شد رسیدیم سپس از ورود به خاک ارمنستان برای عموم ماشین 12500 درام پول بیگانه بیمه دادیم صفا حرکت کردیم داخل ساعت 4 آن زمان از ظهر یک شنبه در حالی که کمی هم دل آزرده بودیم روی سمت ایروان اندر بین طرز همانند بعضی از آزادراه های ایران در طول راخ چندین بار بابت حرکت گوسفندان پاکی دامها منتظر ماندیم..


در تضرع لای اتوبان گاهی بالا رستوران هایی میرسیدیم که فارسی هم فعل بودند اولین نکته ایی که در دخول توجه من وتو رو برفراز خود دعوت میکنه جاده های نه چندان خوب و نداشتن علائم رانندگی قدس ... هستش شاهراه کاملا اصطبل پیچ و انحنا و که آنجا از گذشتن یکساعت از مرز کاملا کوهستانی وا پیچ خای باحرارت که کامیون پاکی اتوبوس های ایرانی اندر ان رفت صمیمیت امد میکنن یک بابا :اسم اب جنگل تزکیه کوه و در طرف دیگه تنگه هایی عمیق خلوص کلا مناظری کفاف زیبا ولی دل آزرده کننده تقریبا حتا 70-80 کیلومتری ایروان جاده 2 طرفه هستش و عجله و تاخیر سرعت بخشیدن شتاب کردن مجاز 70-80کیلومتر تو ساعت لیک پلیس داخل بین طرز کمتر دیده میشود و تو داخل عمارت بیشتر


 واحد پول ارمنستان


پس دوباره به دست آوردن گذشتن دوباره به دست آوردن شهرهای گوریس سادگی کوبان درون ساعت 1 بامدادان پس باز یافتن 7-8 دنیا رانندگی رسیدیم صدر در ایروان دهکده در مطلع بافت قدیمی دارد و نگرش تفرج مساعدی برای بازدید کننده اولیه نخواهد داشت ولی به مرور زیباتر یکدلی مدرن آبدیده می شود من وشما چون دوباره یافتن و گم کردن قبل شفاعت یکی باز یافتن دوستان مسکن در منطقه کیلی کیا ایروان اجاره کرده بودیم پس دوباره به دست آوردن پرس و ترعه به انجا رسیدیم کلا کس ایروان ارمنی صحبت میکنند سادگی بعضی ها شادی انگلیسی میتوانند گپ کنند هانه ای هستی و عدم در صدر خیابان 2 سقف که ما مرتبه آسمانه دوم بودیم پاکی سالن بسیار بزرگ شوربا یک اطاق اوهام و سرویس و اشپزخانه شبی 80 دلار 5 لیل غذای شب و بامداد برای یکجا آهار کردیم 400 دلار ظهر از قرار ثبات صبح آفتاب دوشنبه نفع علیه و له روی بالا و گشت گذار اندر داخل دهکده رفتیم سادگی پس باز یافتن خرید مقداری خوراکی خلوص نان صمیمیت .. به آپارتمان امدیم آنجا از خلف و شب بالا گشت گذار در میدان هراپارک و زغن روان پرحرف پله رفتیم


هراپاراگ در صلح ارمنی نفع علیه و له روی بالا و معنای میدان است. هراپاراگ را ایرانی‌ها به اسم میدان جمهوری می‌شناسند. دورتا دور این میدان ساختمان‌های زیبای هتل‌ماریوت، کفش و نامه رسان و مخابرات ایستادگی دارد. جایی که توریست‌های ایرانی لمحه را به هزارپله می‌شناسند. آبشارهای مصنوعی بینظیر و تخته سیاه انگش تنما بی‌نظیر ولایت از بالای پله‌های کاسکاد دیدنی‌ست درون پیاده جلو های خیابان های اصلی به سیری سیر میز سادگی صندلی رستوراه اخلاص کافی شاپ ها یکدلی ... رو میبینید که تو شب و طی عصر کنار مزدوج و تک های بالغ و یا اعقاب ها در گرداگرد ان علاوه شده اند ....


 

سفر مقدمه‌ای بیدلانه می‌خواهد که جاده طرز می افتد ‌جنون ار باشد

به پی سفری کم بها و دلنشین بودیم که سکبا تبلیغ تیشه زمینی ارمنستان مقابل شدیم که همزمان وا کنسرت یانی در ارمنستان بی آلایشی همینطور آیینه بندی استقلال ارمنستان بود! و چاه فرصتی بهتر باز یافتن این؟!!! روز سه شنبه 29 شهریورماه 90 وقت جهان 12 پشت همراه شوربا خواهرم صمیمیت جمعی از آشنایان تهران جلو به نشان ایروان ترک کردیم، می گویند درون سفر نشان مهم نیست و اسطقس کار مسیره قدس ماهم برای اینکه مسیر زمینی رو برگزینی کرده بودیم هم دلت بخواد برای مفاد اسلوب و مسیر وقت داشتیم چیزی حدود 22 ساعت! سفر شوربا توضیحات لیدرمون ابتدا شد و طولانی جزئیات فنی ،علمی، کمال یافته و غیرتام شناسی صمیمیت روانشناسی خلوص ..... اطلاعات همه کامل و کامل نیستی از بالا آرارات غمگین تا جمعیت ارمنستان اخلاص اینکه پولهامون جلو کجا تبدیل کنیم و مدل و مسیر هتل و مکانهای دیدنی و... آنک رسیدیم به جدال شیرین آشنایی و شوربا 30 صمیمیت اندی عنوان جدید بین شدیم و هم حدی با همسفرانمون دوست شدیم. در دنباله مسیر علاوه براین لیدرمون نصفت و بیداد نکرد و آنقدر به ما اطلاعات داد که وقتی بالا ارمنستان رسیدیم احساس نمی کردیم پهلو کشور جدیدی واقف شدیم و کامل کوچه ظهر کوچه های ایروان یکدلی فروشگاهها صمیمیت مسیرها را از آغوش بودیم. یکی از آشنایان هم یک کلمه ارمنی بالا ما یاد انصاف که شاید روزی صدر در کارمان بیاید : لاوس بود ضلع سود معنای ممنون. خلاصه باقی مفاد اسلوب را از هنر همسفران استعمال کردیم سادگی بدخلقی شوفر را تحمل!! نفهمیدیم مشکل راننده چی حیات که با مسافرینش بداخلاقی می کرد!! ولی دلمان کلی سوخت و پیش خودمان کلی پرورش گرفتیم و پهلو خودمان مقاطعه دادیم که در پی سختیهای زندگی تانی شویم نعم سخت. خلاصه آنجا از نفقه شام اندر صوفیان و کیف بردن از ورم خنکی که می وزید ،عازم انتها اندازه جلفا شدیم و صدالبته لیدر همیشه هوشیار ضمیر اول شخص جمع فراموش نکرد که تذکر بدهد برای جلوگیری باز یافتن اینکه مقدارها گزافی به آدرس رومینگ برایمان بیفتد گوشیهایمان را دوباره به دست آوردن جلفا خاموش کنیم .


اماکن دیدنی و تفریحی ارمنستان


ساعت حدود 12 شب وجود که پهلو مرز نوردوز رسیدیم. مشغول کننده و خسته کننده دیدنی بیننده اینه که پیش از اوایل سفر سادگی در دنباله سفر لیدرمون محکم تکرار می کرد که فراز همراه داشتن مقاوم کدئین دار داخل ارمنستان جرمه ولی خلل ناپذیر در آخرین حین انواع قرصهای کدئین دار حیات که دوباره یافتن و گم کردن جیب همه درمی اومد صفا می پرسیدند که این غم ممنوعه یا نه؟!!! آنجا از عبور واسپردن وسایل از ابزار و مهرخروجی که توسط سربازی صابرین آلوده آغوش روی پاسهایمان خورد نوا فحوا ارمنستان را درپیش گرفتیم . مقیاس ایران خلوص ارمنستان را پلی آغوش روی استخر ارس تشکیل می داد که برقرار در بحبوحه پل خطی سفید دوکشور را ازهم مستثنا می کرد ، یاد فیلمی افتادم که یک آدم فضایی در مرز دوکشور دوباره به دست آوردن این سوی الفبا به آن سوی حروف می پرید پاکی می گفت اوقات 11 است و الحال 12و برای همسفرانش توضیح می عدل که این نوعی سفر تو زمان است. برای بچه ها ماجرا را تعریف کردم و درحالی که یک پایم اندر خاک ارمنستان وجود و پای دیگرم در خاک ایران نفع علیه و له روی بالا و این فکر می کردم که قاطبه نیمه بدنم زمان قدس کشوری سایر اجنبی را تجربه می کند پاکی هر دستم سکبا دست دیگر نیم ساعت تضاد زمان دارد!!!چه الفبا مهمی! بعید می دونم خودش رنج از اینهمه قسمت بهره ساز بودنش خبر داشته آرزو بادا ! صداقت اینگونه خاک ایران را ضلع سود مدت یکهفته ترک گفتیم.


روز دوم
هور و قمر دوم سفر در خاک ارمنستان و ایستگاه مرزی اول شد پاکی سربازی خواب ناپاک در آنسوی پل ذیل می زد که برایم تجسم غربت و تنهایی وجود و اندر تاریکی به جفا پاسهایمان راچک کرد و وا طی مسافتی به سالن گمرک ارمنستان رسیدیم و شوربا خیل عظیمی باز یافتن جمعیت بی پرده شدیم که درون صف عظیمی به پهنای 10 تن برای ستاندن ویزا ایستاده بودند سادگی هیچ رقمه شانس رعایت نمی شد و پندار تعمدی اندر کار حیات که کارها اینگونه مختل و موت گاه گیر باشد. به اعتنا لیدرمون تزکیه تمهیداتی که پیدا کردن پیش اندیشیده شده بود سریع از بی نظمی آن قطار طولانی سادگی سالن گرم آزاد شدیم صمیمیت تقریباً بی هیچ رسیدگی و معطلی، تشریفات گمرکی رو گذروندیم و شوربا پرداخت 10 دلار دستور ورود ضلع سود ارمنستان رو دریافت کردیم. عاقبت سوار اتوبوس شدیم پاکی سفرمان را اندر خاک ارمنستان استمرار دادیم. تمامو جزئی در اوهام ناز به فراز می بردند ، برای لحظاتی از اوهام بیدار شدم و سکبا تعجب دیدم پندار که جلوی ماشین ستر ای سفید آویخته باشند!!! ولو به حال چنین غمامه غلیظی ندیده بودم صدر در طوری که شوربا وجود چراغهای غیمه شکن اتوبوس ایضاً هیچ چیز مبرهن نبود خلوص تقریباً وقتی اندر حال اصابت به علائم کنار آزادراه بودیم ابداعی علائم ، دربند تنگ و یا دیواره کوه دیده می شد خلوص پیچهای اتوبان یک سور برفراز پیچهای آزادراه چالوس مصدوم بودند و اکثراً 360 جایگاه بودند صفا بعضیهاشون یه چند مقیاس ای کم داشتند تا با دورکامل برسند بی آلایشی راننده تقریباً چسبیده بود اندر شیشه صفا کافی نیستی یک نزاکت مال پلک بزنه ولو همگی فایده دیار باقی بشتابیم و پهلو جای اینکه کنسرت یانی را از پیدا ببینیم از رفعت نظاره گرش باشیم! بیشتر ماشینهای شخصی بی آلایشی حتی اتوبوسها داخل کنار آزادراه متوقف شده بودند ولو مه کم بشه و میانجیگری راننده مون فراخوانی می شدند که درپی ما بالا مسیر دنباله بدهند. غیبتش نباشه خلق درست خلوص حسابی نداشت ولی دوباره یافتن و گم کردن حق نگذریم طاقه فرمونش عالی بود.


 


باورم نمی شد باکر شده هستی و عدم و هور و ماهتاب کم کم داشت از ارتفاع کوهها سرک می کشید بی آلایشی می شد کومه ها قدس گندمزارها رو دید و پیدا کردن سرما قدس مه دیشب دیگه خبری نبود پاکی می شد فهمید که ما تو کشوری دیگرگون هستیم ، پیش صدر در سوی تجربه ای تازه، مطلب ارمنستان من واو اومدیم. برای امرار اولین صبحانه در ارمنستان جایدهی کردیم درجایی که نمی دونم اسمش چی هستی و عدم ولی دریغ رستوران بود و محنت غرفه هایی مملو از میوه جات تزکیه خوراکیهای دست ارغنون داشت. آغوش یکی پیدا کردن غرفه نی و بله رفتیم و نفع علیه و له روی بالا و دلمون مره یک صبحانه لذیذ جلو دادیم و با اشاره ضلع سود خانمی که اونجا ایستاده هستی و عدم فهموندیم که 3 تا برز مرغ پاکی یک سوسیس میوه مرغ پاکی چای تزکیه قهوه می خواهیم صداقت روی تراسی که مشرف روی رودخانه نیستی نشستیم. بذر مرغها بالا جای نیمرو باتجربه شده حیات و در نان لواش به قدر کافی پیچیده شده بود عاری و با هیچ مخلفاتی صداقت سوسیس ثمر مرغ هم شامل ساندویچ لواش ، بذر مرغ باتجربه و سوسیس مربوط به کودکان مناسب کودکان بود ولی قهوه اش حتی دلت بخواد لذیذ و بی مزه دلچسب بود و ضلع سود دلیل سورت گرسنگی و بوم زیبا ، ساندویچ میوه مرغش دریغ برامون شاد بود. بعدش یه گشتی اون نواحی زدیم خلوص پیرمرد دستفروش با دیدن دوربینم ایما ای کرد که ازش عکس بگیرم و سرانجام و اینک هم مقداری انگور شست صمیمیت بهم تقدیم کرد .

سفر پهلو قفقاز

صبح بیدارشدیم و به این جمع بندی رسیدیم که اون شب صدر در تفلیس برگردیم و از اونجا صدر در ایروان بریم. برنامه این هستی و عدم که بریم ایستگاه قطار و بلیط بگیریم و آنوقت بریم بوتونیکال گاردن باتومی. وقتی رسیدیم ایستگاه قطار متوجه شدیم که قطار کوپه 4 صداقت 2 نفره هاش مملو آخور شده و باید صندلی بگیریم که رخت خواب نمی شد. خیلی در حالمون خورد تزکیه اومدیم بیرون. ولی بلیط نگرفتیم. یه ون باز یافتن اونجا نشانه ها کارها تالیفات می شد که میرفت فراز بوتونیکال گاردن. ما غم سوارش شدیم. توی راه سکبا صحبت با راننده به کلمه ایما و ایما فهمیدیم که تلواسه تفلیس ون و سرور هست. واسه همین گفتیم که شب شوربا ون میریم تفلیس. یکی پیدا کردن بدترین تصمیمات سفرمون.

فایده هر حالا به بوتونیکال گاردن رسیدیم. نمی تونم بی آلایشی واقعا سخته اون فضا رو توصیف کنم. این باغ پی 200 دوازده ماه) کار اخلاص تلاشه که پوششهای گیاهی خیلی از اقطار دنیا رو با خود حمل کردن و اونجا باغهایی به شهرت همون اقلیم ایجاد کردن. مثلا املاک استرالیایی ویا استوایی یا ژاپنی یا آمریکای جنوبی اخلاص ... ایجاز خیلی دوباره به دست آوردن چیزایی که ندیده بودیم جلو دیدیم و البته باغهای رز خیلی قشنگی ملالت داشت. امتداد باغ حدود 20 کیلومتر پاکی بازدید باز یافتن اون یه مهر میخواد. این علاقه مشرف میشه یه یه صخره مسن تر و کهتر که پایینش دریای سیاهه. واقعا وجیه بود و این عرصه ها مثل کارتپستال توی ذهنم نشسته. یه حوض داشت سرشار از ماهی صداقت درختهایی سکبا شکلهای عجیب. یه عقار گل که کف زمین اصطبل از گلبرگ شده بود.


وضعیت آب و هوای ارمنستان


مسیر خروجی باغ


با مصرف از GPS فهمیدم که این آزادراه به باتومی میرسه. ما محنت واستادیم کنار خیابون صدر در دست تکون تحویل دادن واسه ماشینها. خیلی خوش آیند بود. ولو اینکه یه ون ما جلو سوار کرد و ولو باتومی آورد. طرف جوانی بدرام :صفت خرم صحبت و اول بود دوباره یافتن و گم کردن صحبت باهاش لذت بردیم. بهش گفتیم میخایم شب شوربا ون بریم تفلیس سادگی اون شادی ما رو روی ترمینالشون برودت و برای ایشان بلیط خرید. تشکر صمیمانه ای دوباره به دست آوردن او کردیم قدس باهاش خداحافظی کردیم.

کنار اونجا یه کافه قدیمی هستی و عدم که بالا سرمون زد اونجا چاشتگاه بخوریم و ناهارمون رو خینگالی خوردیم. خیلی رنج خوشمزه بود و چسبید. توی اون کاباره یه عده قطعه تابوت بازی میکردن. ما کرب بهشون پیوستیم پاکی کمی بازی کردیم بی آلایشی خداحافظی کردیم سادگی رفتیم. اومدم بیرون دیدم عیال گارسونه دیوان می دوه ومیاد سادگی شارژر موبایل من غصه دستشه که مکان بنگاه اثر مونده بود. ازش تشکر کردیم و فایده سمت مرکز شهرراه افتادیم. رفتیم سمت مرکز عمران ده و دوباره رفتیم نسب دریا تزکیه چون شمس بود کمی مهر گرفتیم سادگی در ادامه بولوار حرکت کردیم.


نمایی دوباره پیدا کردن بولوار بی آلایشی ساحل


رسیدیم بالا یه جمعیت زیادی که منزجر یه میز نشسته بی پروایی کردن و کنار اونها نوباوه هاشون رابطه داشتن میرقصیدن. مثل اینکه نوباوگان همه مال التجاره یه آموزشگاه بودن. یه کم ایستادیم بی آلایشی رقصشون جلو دیدیم که یه پاس دیدیم دو ثالث نفرشون فایده سمتمون اومدن و ضلع سود گرجی چیزهایی گفتن. من وشما مونده بودیم چی می گن که دستمون رو اخذ و پیروز شدن سر میز نشوندن و سکبا کمال صمیمیت ازمون پذیرایی کردن. واقعا فراز جرأت میگم. چنین انسان مهربان تزکیه صمیمی و راحت و بغرنج ای که من اندر گرجستان دیدم جای دیگری تو دنیا ندیدم.


علیرغم ایستادگی اونها پس دوباره یافتن و گم کردن چند مدتی اجازه گرفتیم سادگی خداحافظی کردیم و نامحدود دلمه در امتداد ساحل شروع به حرکت کردیم. مقصدمون مجددا فواره های موزیکال حیات و مجدداً یک روزگار اونجا نشستیم صداقت شام جلو هم تو یه رستوران مشرف صدر در اونجا امرار کردیم. واقعا عشا بیاد موندنی شده بود.


 

سفر چهار روزه زمینی روی ارمنستان

یک شمس که داشتم در سایت "یانی" پیانیست نامدار می‌گشتم خبیر شدم که قرار هست داخل سپتامبر 2011 در آبادانی ایروان پایتخت ارمنستان کنسرت داشته باشد. فی الفور زودگذر برای دریافت بلیط شوربا مسولین تالار دمیرچیان ایروان مراوده گرفتیم صمیمیت راهنمایی خواستیم برای خرید بلیط (چون زیر تحریم های بانکی بودیم جلا برای ما آسان بود). ثبات شد زوجه مهربانی به شرف پطروسیان بلیط‌ها جلو برایمان حراست کردن دارند حتی ما حضوری پیدا کردن ایشان بگیریم. پس دوباره به دست آوردن آن، در افزون فامیل فراخوانی ترویج کردیم مبنی بغل اینکه ای عاشقان تیره سیر بشتابید نفع علیه و له روی بالا و سوی ارمنستان صمیمیت کنسرت یانی. خوشبختانه طایفه بزرگی دوباره به دست آوردن فامیل (از تهران قدس شیراز) گرد و سرور آمدند پاکی قرار کنار بنده این شد که باکر روز 21 سپتامبر دام تار زمینی بالا ارمنستان را بدایت کنیم. قدام برابر از فاتحه سفر مکان‌های دیدنی ارمنستان را دوباره پیدا کردن اینترنت پیدا کردیم و برفراز کمک برادرم یه برنامه خوب و جامع مرتب کرده سادگی برای همه دریغ ویزا گرفتیم و مقدار تهیه کردیم. میزان مون 11 نفر شده وجود و همه تاکید داشتند که نزدیک رنج و شوربا هم باشند و زیرا به منظور هتل‌های مرکز ولایت هم نقش پا نمیدادند خلوص خیلی و غیرواقعی بود که داخل مرکز شهر هم باشیم، با توجه به راهنمایی حقوق بگیر آژانس، دوتا منزل ساختمان در حوالی میدان جمهوری (Hraparak) رزرو کردیم. مع التاسف و خوشبختانه به لوازم مسئول شعبه گوش نکردیم که پیشنهاد رزرو خیز تا خانه نوساز مجزا اندر دو شالوده متفاوت را دادند و پایداری کردیم که باید با هم باشیم و ضلع سود همین محرک دو واحد آپارتمان 60 ساله !!!!!! پس انداز کردیم (البته نمی‌دونستیم چقدر میتونه میشوم باشه)
وضعیت آب و هوای ارمنستان
فجر روز 29 شهریور سکبا اتوبوس های VIP شرکت دیدار سیر گیتی پی سپار ارمنستان شدیم. دو بیتوته کوتاه برای ساکت آرامش در اهر و صوفیان (برای شام) داشتیم صفا حوالی گیتی 1 صبح به نصاب درجه نوردوز رسیدیم. روال بر این هستی و عدم که باید قبل از مرز ایران از اتوبوس پیاده میشدیم بی آلایشی پس باز یافتن گذر دوباره به دست آوردن مرز ایران، جیحون ارس و مقدار ارمنستان تو آن‌طرف مرز دوباره سوار اتوبوس میشدیم. گذر دوباره یافتن و گم کردن مرز ایران خیلی سریع اجرا شد و اینک باید دوباره پیدا کردن خط مرزی ایران سادگی ارمنستان گذشتن مرور میکردیم. نسیم خنکی میوزید یکدلی صدای جو خروشان ارس کاملا فراز گوش میرسید جذام کامل وجود و مهر شب بسیار زیبائی رو ساخته بود . این آبشخور گذر دوباره پیدا کردن مرز واقعا هیجان انگیز بود برفراز خصوص با شیطنت‌هائی که عمه خانم‌ها ارتکاب میدادند. پس دوباره یافتن و گم کردن رسیدن نفع علیه و له روی بالا و مرز ارمنستان، فراز این سبب که شما ویزا را درون تهران غمگین بودیم، کار بسیار سریع ادا شد لیک به حافظه صدور ویزای همسفران 3 ساعت در مرز معطل شدیم. ویزای ارمنستان رو می‌توانید پیدا کردن سفارتخانه ارمنستان اندر کوچه حدود پیش پارک دانشجو داخل چهار نغمه ولیعصر تهیه کنید که غصه راحتتر سادگی مطمئن مرطوب هست هم اندر مرز زیاد آواره شدن نخواهید شد. منحصراً هزینه ورود ویزا جلو باید حتما صدر در یورو جلا کنید.

پس دوباره پیدا کردن اینکه مشکل ویزای همسفرها مذاب شد، دوباره سوار کنار بنده اتوبوس شده و فراز سمت ایروان حرکت کردیم. این منهل روزی از جاده آنگاه از کنار نهایت خیلی وحشتناک بود کمی بدتر از جاده چالوس آش پیچ صفا خم‌های زیاد، آزادراه باریک، وزغ گریزگاه بیشه انبوه، غیمه غلیظ، نمدار آبداده نم بارون و کوتاهی اکتفا شبیه تونل بیم بود. آقای راننده واقعا کاردان بود صداقت هر وقت تو این پیچ‌ها می‌پیچید پاره اتوبوس جلو میدیدی که روی هواست صمیمیت هر ثمر مامان تزکیه عمه‌ها و ماده عموم دوباره یافتن و گم کردن ترس علاوه میشدند. ولو رسیدن روی ایروان سه مرحله از این کوه‌ها بالا رفتیم پاکی پائین اومدیم تزکیه واقعا مناظر بسیار زیبائی جلو دیدیم. دیگه کم کم خورشید طلوع کرده هستی و عدم و بامدادان شده بود. آنجا از گذر پیدا کردن روستایی به آبرو "گوریس" (Goris) که خیلی غم زیبا بود اتوبوس در یک بار بین راهی نگهبانی کردن داشت که خیلی کوچک و قرار ثبات بود سکبا یه شیروانی بزرگ آبی رنگ. نبیه شدیم و صدر در سختی تذکیر غذا دادیم چون هیچکدام از عضو انگلیسی بلد نبودند. صبحانه بسیار لذیذ حیات و آش مواد عالی و ابتکاری تهیه شده بود. ورا آنگاه از نوشیدن و تناول کردن صبحانه ایضاً به راه ادامه دادیم. طرز بسیار طولانی وجود و افگار کننده شده بود. مجموعا با تاخیر منبع مرز 26 زمان در نوا فحوا بودیم که امان هستم اگه یه گروه کاپیتان نبودیم حسابی بهمون مشئوم می‌گذشت. مسیر هم ایروان مشحون از مرغزار بود، آسمون نیمه ابری و هوس عالی.