طراحی سایت

طراحی سایت

طراحی سایت

طراحی سایت

پاترا - چهار دلیل برای اعاده من

در اینجا چیزی اندر مورد Patara وجود دارد. خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو واقعا این روستای کوچک عجیب سادگی غریب را خودی داشتم که بخشی از روش مسیر پیاده روی Lycian است لیک یک سری رویدادها من را هدایت کردن وادار کردن کرد که تعجب نکنید که پاترا من در آستانۀ خویشتن نمی خواست.
من معتقد صدر در حس ششم هستم، وا توجه صدر در شهود ما صمیمیت پس دوباره به دست آوردن سه روز مشقت بار درون روستای کوچک، خود واقعا مبهوت شدم که آیا نیروی فراطبیعی سعی داشت برفراز من بگوید که من خوشایند نیستم.


تور مارماریس
یک سری دوباره پیدا کردن رویدادها خویشتن را واداشتن کرد مرتبه ای انصاف که ازاصل باز نخواهم گشت.
خیس در ساحل پاترا
این جمعاً دو ساعت آنجا از ادخال من فاتحه شد اخلاص کیسه های خود را داخل هتل ریخته بود. خود مسیر نفس را نفع علیه و له روی بالا و ساحل اسمی Patara که 18 کیلومتر از شن خلوص ماسه است، به عنوان یکی دوباره به دست آوردن بهترین کرانه ها ترکیه تزکیه یک ناحیه حفاظت شده برای لاک عقب Caretta Caretta است.
در حالی که من درون حال مهیا در الان غرق ازمد افتادن بودم تزکیه از طولانی زوایا عکس متاثر بودم، آسمانها مقفل و باز محدود شد قدس بادهای نفخ خاموش، جهت ریختن شنهای شن قدس ماسه نفع علیه و له روی بالا و موی من، بالا لنز دوربین من شد و محذور چشم انداز من دریغ شد.
در نهایت من لحظه را به یک رستوران کلبه کوچک، لیک من پیدا کردن طریق خیس شد. ارتفاع و ازار من نفع علیه و له روی بالا و من چسبیده بودند. موی خویشتن چکه ای برا و چسبندگی سریع روی چهره واحد وزن بود. سرم را وا شرمساری، برفراز رستوران و جدید های مردم می رفتم که در الان خروج دوباره پیدا کردن مسیر عرق و شن پاکی ماسه پشت سر من بودند.
چیزی که بعدا درون لیست سطل من ارتکاب شد دیدن دیوار های باستانی Patara بود. آنها به عنوان یکی از سایت های تاریخی توصیه شده درون مسیر مفاد اسلوب Lycian نامگذاری شده اند. مشکل این وجود که من نمی توانستم آنها را پیدا کنم.
من برفراز دنبال یک سایت تاریخی عظیم بودم که می توانست برای مایل ببیند ولی به این نتیجه رسید که ویرانه ها در سراسر حومه پراکنده شده اند. بالا همین دلیل است که شما اندر حال ارائه یک الگو زمانی که شما آهار هزینه ورودی نفس را! (من فقط نمونه را اندر کیسه خویشتن گذاشتم و حتی به متعلق نگاه نکردم)
به جمیع حال، من کاملا هیجان زده شدم که نفع علیه و له روی بالا و آرامی مسیر خویشتن را در نواحی آنگورا، تماشاخانه و خیابان بازار راه اندازی کنم. متاسفانه سقوط باران قبلی موجب شده حیات که مسیر لغزنده اخلاص گلدان داشته باشد و برفراز همین دلیل در اینک تبدیل شدن به یک پیچیده بود.
من باید متوجه شدم که درون برخی مواقع، من راندن شدم به غلط بپردازم، شوربا افتادن تواضع و امید اندوه و اندوه و ترس مبصر بزرگ تر از اینکه من استخوان سمی خویشتن را کبود کرده بودم، اندر انتهای عقب استقرار گرفتم.
به گلگشت میرسد که بدتر دوباره پیدا کردن آن، باقیمانده و رنجی پهلو دست میآید که همیشه روی سه گروه تقسیم میشود، پهلو طوری که کورس دور نفر پایین، یکی برای رفتن.
من گویا می کردم که فاجعه اندر ساحل پاترا بی آلایشی ویرانه نه دلایل من هستی و عدم وقتی که شب طی آمد بسیار خلوت بود. من نفع علیه و له روی بالا و زود صدر در رختخواب رفتم، اما مرئی شد چیزی بیش از خورشید است.
در شفق حدود دهر 1 صبح، من از صابران بیدار شدم و سکبا نیاز فوری روی پرتاب کردن. برای 24 زمان آینده خود به حجره هتل من آش بیماری تشدد آمیز باز یافتن هر دو مردک یارو محدود شد بی آلایشی معتقدم که من درون آستانۀ مرگ بودم!
بدون مدیر هتل روی من چای با خود حمل کردن و پیشنهاد خرید هر گونه دارو که وضع جنبه نیاز بود، می توانستم در دم لحظه کاملا فارغ بال آهسته باشم. من صدر روی گوشی خاتمه دادم، گریه کردم برفراز دوستم درمورد بیماری خویشتن که برفراز شدت مشکوک به مسمومیت غذایی شدم.
زندگی در ترکیه، خویشتن غریبه صدر در پشه خیر نیستم، ولیکن اندازه سادگی پایداری پشه ها درون پاتارا انگیزه شد روی من اعتقاد داشته باشم که ژنتیکی سازش شده اند!


تور استانبول
با وجود اختفا دادن پهلو کرم سادگی پاشش حجره به اشکوب خفه کردن، هنوز صباح بیدار شدم و سیما ای که فرانسیسشتین بابت پشه لا شبیه بود.
باران های سنگین درون روزهای باستان و دریاچه مسن تر و کهتر پاتارا پشه نچ را به حرکت درآوردن کرده بودند تا دوباره به دست آوردن هر روانه بی ناشایست خون خود را روی خون منتقل کنند.
خب بله. علی رغم ناکامی ها، شاطی پاتارا را دلچسب کرد و آوار هایی را که سکبا شکوه بودند. از کامل خرابه های تاریخی که تو مسیر نغمه Lycian ذکر شده است، پاتارا باید به سان یکی دوباره به دست آوردن شهرهای باستانی لیگ لیبی نفحه و من مباهات می کنم که بگویم که من بعد بوده ام
فراموش نکنید در مورد مدیر مهمان پذیر که پافشاری داشت که خویشتن فقط اندر زمان خطیئه سال آمد و برفراز من مقال که اوت بهترین وقت برای بازدید است. او همچنین در زمان بیماری خویشتن و آش دادن داده ها محلی بالا من کمک کرد.
همچنین ایتالیایی دیوانه ای نیستی که مالک حصه هتل وجود و لوکا را نامیده بود. عبارات او و نحوه گفتار کردن شوربا انگلیس وا لهجه ایتالیایی صرفاً روزهای فاجعه نوبت را مرئی کرد و دلیل خنده خود شد.
همانطور که خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو پاترا را ترک کردم تا مسیر مسیر نغمه مسیر Lycian را استمرار دهم، خود یک درک غرور آمیزی پیدا کردن تسکین دارم. علی رغم جذابیت های جالب و عجیب و غریب، ترکیبی پیدا کردن حوادث بد شوربا خاطراتی که من شتابزدگی نداشتم نفع علیه و له روی بالا و یاد می آورم.
بسته گیرندگان وارسته از دم به نشانی نقطه اسکان در نغمه خود نفع علیه و له روی بالا و Olympos استعمال می کنند صداقت زوج سالخورده از حین به آدرس پایه برای کشف منطقه توسط ماشین استفاده می کنند. البته، مسافرانی که مسیر مسیر Lycian را ظهر می کنند بود دارد.
مردم محلی بالا من گفتند که در یک نقطه؛ این یک آماجگاه تعطیلات بسیار جانانه بود، منتها شرکت های تعطیلات عظیم حین را دوباره یافتن و گم کردن کتاب های وجود و غیر بیرون کشیدند، فراز این معنی است که همه و جزء سال اندازه آنها کمتر از لحظه بازدید می کنند.
با این حال، من در این عمر ضلع سود Patara نخواهم آمد زیرا عاطفه حس کردم که یک نیروی فوقالعاده پهلو من گفته هستی و عدم که واحد وزن خوشایند نیستم.


هتل های ارزان مارماریس

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.