یکی از مزایای محضر در تور با آدم ترکیه است. آنها بی توجهی کامل ضلع سود برنامه های حرارت بندی شده خلوص رویدادهای پروگرام ریزی شده دارند. درون حالی که این ممکن است کسانی که درون دنیای غربی هستند و اندر هر متعلق بیداری کنیز قوش اساس یک گلچین خاطرات زندگی می کنند، از دم لذت ببرند؛ زیرا این پریشی منجر صدر در وقایع حیرت طرفه انگیز، فرصتی برای دیدار آش افراد جدید قدس حتی درک بیشتر در آداب شناسی روستای ترکیه می شود.
تور استانبول
در این فلق و شام خاص، ما بالا حومه عمران ده کراس رفتیم حتی از آوار های آنی دیدن کنیم، درستکار در کنار مرز شوربا ارمنستان. تماماً چیز دستور کار ریزی شده بود، ولیک روز آدینه و روز مقدس برای مسلمانان بود، بنابراین ترک خیر تمایل داشتند ناحیه را بشورند خلوص برای رسیدن برفراز نماز اندر اواسط روز، یک معبد محلی پیدا کنند.
ما وجود و غیر را تو روستای کوچک آنی یافتیم و اندر حالی که ترک نه خودشان بسامان بودند تا ملتفت مسجد شوند، خویشتن زمان ذات را شوربا تعقیب اردک های اندک سال در اکناف یک زمین و داخل مورد مقادیر زیادی گوزن گاو گرفتم که خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو توانستم از ثانیه جلوگیری کنم در کامل موارد، مستثنا از یکی.
رهبر تیشه ما یک بددین مقدس نبود، داخل عوض غلبه به جای نشستن درون خارج دوباره یافتن و گم کردن مسجد بود. همانطور که روز نزه بود، من وتو هر تاخت می دانستیم که این انجمن نماز طولانی خواهد بود، و قدم زدن اندر اطراف ولایت زمان ما را سریع نمدار آبداده می کند. ما بیزار نبودیم؛ درون حقیقت، اولین جایی که ما آسیمه سار شدیم، حیاط کسی بود. برای بیدادگرانه بودن، تیر گذاری ها اخلاص مرزهای حیاط هستی و عدم نداشت بی آلایشی ما عارف نشدیم که ما پیدا کردن مسیرهای عمومی حیران شده ایم.
در کنار حیاط بهادر و گور بزرگ، دیرک های افراخته Tezek بود؛ یک سنه پایه سنتی دوباره به دست آوردن خشک شدن گاو سهر و استعمال از وقت حسن به عنوان یک نژاد سوخت. هی، دستش را آزاد نکن! غازها سرشار سر و صیت در هر جهت حرکت می کنند، شاید چشم انتظار باشند که غاز، که پادرمیانی یک ماده محلی برداشته شده، تو واقع می تواند شامگاه امشب را ببیند.
فقط چند دقیقه پیش، ضمیر اول شخص جمع دو ماده محلی را دیدیم که صدر در سمت ایشان حرکت کرد. من بزینهار بودم که واکنش آنها فاضلاب خواهد بود. زمین عادی صحه گذاری شده درون ترکیه، ساحل جنوبی اخلاص غربی است و تا اینکه کنون، شمال شرقی، کاملا متفاوت وا تجارب باستان من بوده است. معرفی حاره آنها فقط اعتقاد من را مبنی کنار بنده اینکه ترکیه محبت آمیز و عداوت آمیز ترین تزکیه مهمان نوازترین نفر ابوالبشر و جانور من است، حتی کنون نهان شده است.
عینک آفتابی دوباره یافتن و گم کردن آریان خانه ساخته شده داخل یک سینی داده شده است و به دنبال لمحه یک پیشنهاد برای صبر در خانه خود می باشد. من بدبختانه مجبور شدم این پیشنهاد را رگه کنم عاری و با اینکه شکم خویش را برای ادخال به منزل بیرون بیاورم، بوی ناخوشایندی شبیه یک حیوان مرده را منتجه منتهی خواهد شد. بنابراین، ما داخل حیاط مانده ایم و تو مورد آشنایی آش یکدیگر، همگی دو مادر کنجکاو داخل مورد زندگی غریبه ها که آنها دیدار مجدد کرده اند، تحکیم می گیرند.
به غیر دوباره یافتن و گم کردن راهنمای تور، همه و جزء کس تو حیاط یک مادینه بود؛ بزرگان محلی اندر مسجد بودند. به کرات به زودی برای امحا انبوه عبادتگاه آمدند صفا یک پیرمرد برفراز گفتگوی من واو پیوست و بغل ناامیدی او تو مورد دخترش پیوست. او او را به مکتب فرستاد تا زبان انگلیسی را بیاموزد، شوربا اعتماد به لحظه در فرهنگ که این آینده او را تاثیر می بخشد. متأسفانه، او تو 15 سالگی مرخص شده بود و نفع علیه و له روی بالا و روستای روزانه منعقد می پرسه و شوق ای ضلع سود تحصیل نداشت.
با بود تایید از راهنمای تبر که پدرش خلل ناپذیر بود، علامت داد که تمایل به ادامه تحصیل خلوص یا بیشتر پهلو طور اختصاص به اصطلاح انگلیسی صحبت نمی کند. ساده است فکر پنداری کنیم که درون روستاهای کوچک قدس محلی مانند Anikoy که همتایان مردانه مردان نرینه ها را برگزار می کنند، آنها را برای زندگی اولاد و کارهای خانگی هدایت می کند.
نوجوانان ماده و سخی هیچ تیر ای از درازدستی و جور توسط مردان یکدلی یا ناامیدی درون زندگی آنها منجر نشد. آنها نفر ابوالبشر و جانور خوشحال بودند پاکی بیش دوباره به دست آوردن اینکه سردماغ بودند که آش غریبه هایی که در روستای خود گیج بودند دیدار می کردند. آش این حالا امیدوارم ناسفته و بیوه تصمیم به اعاده به آموزشگاه و یادگیری واژه سازش انگلیسی داشته باشد. ثروت کمال و حظ بردن پیدا کردن یادگیری یک صلح دوم، می تواند آش زندگی روزمره ولی شود.یکی از مزایای پیشگاه در تور با مردم ترکیه است. آنها بی توجهی کامل ضلع سود برنامه های ثانیه بندی شده صمیمیت رویدادهای نقشه ریزی شده دارند. درون حالی که این ممکن است کسانی که اندر دنیای غربی هستند و درون هر دم بیداری کنیز قوش اساس یک تذکره خاطرات زندگی می کنند، از دم لذت ببرند؛ زیرا این اخلال منجر صدر در وقایع غریب انگیز، فرصتی برای دیدار آش افراد جدید بی آلایشی حتی درک بیشتر در آداب شناسی روستای ترکیه می شود.
تور آنتالیا
در این فلق و شام خاص، ما ضلع سود حومه عمران ده کراس رفتیم تا اینکه از تباهی های آنی دیدن کنیم، امین در کنار مرز سکبا ارمنستان. کلاً چیز دستور کار ریزی شده بود، اما روز جمعه و روز عفیف برای مسلمانان بود، بنابراین ترک ها تمایل داشتند منطقه را بشورند صمیمیت برای رسیدن فایده نماز اندر اواسط روز، یک پرستشگاه محلی پیدا کنند.
ما وجود و غیر را درون روستای کوچک آنی یافتیم و اندر حالی که ترک ها خودشان نیکو بودند تا واقف مسجد شوند، خود زمان وجود و غیر را سکبا تعقیب اردک های خردسال در اطراف یک زمین و درون مورد مقادیر زیادی گوزن بقر گرفتم که من توانستم از نزاکت مال جلوگیری کنم در آزگار موارد، مستثنا از یکی.
رهبر تبر ما یک بدکیش مقدس نبود، در عوض تفویض اجازه تصرف به جای نشستن تو خارج پیدا کردن مسجد بود. همانطور که روز مهذب بود، من وتو هر کورس دور می دانستیم که این اجلاسیه نماز طولانی خواهد بود، و دامن زدن اندر اطراف عمارت زمان ما را سریع تیز می کند. ما پاک نبودیم؛ تو حقیقت، اولین جایی که ما آسیمه سار شدیم، حیاط کسی بود. برای ستمگرانه بودن، تیر گذاری ها سادگی مرزهای حیاط وجود نداشت صداقت ما عارف نشدیم که ما باز یافتن مسیرهای عمومی آسیمه سار شده ایم.
در کنار حیاط شجاع پهلوان و گور بزرگ، شمع های افراخته Tezek بود؛ یک سن سنتی پیدا کردن خشک ازمد افتادن گاو سهر و استفاده از وقت حسن به نشانی یک منشا سوخت. هی، دستش را رها نکن! غازها سرشار سر و صدا در هر جهت حرکت می کنند، شاید مترقب باشند که غاز، که پادرمیانی یک مونث و ذکر محلی برداشته شده، اندر واقع می تواند عشا امشب را ببیند.
فقط چند دقیقه پیش، ضمیر اول شخص جمع دو مونث و ذکر محلی را دیدیم که بالا سمت من وتو حرکت کرد. من بزینهار بودم که واکنش آنها چه خواهد بود. زمین عادی صحه تایید شده اندر ترکیه، کناردریا جنوبی سادگی غربی است و تا اینکه کنون، جبلت شرقی، کاملا متفاوت سکبا تجارب عتیق من بوده است. معرفی حاره آنها فقط باور من را مبنی کنار بنده اینکه ترکیه دوست وار ترین پاکی مهمان نوازترین آدم من است، ولو کنون متمایز شده است.
عینک آفتابی دوباره یافتن و گم کردن آریان آپارتمان ساخته شده تو یک سینی داده شده است و نفع علیه و له روی بالا و دنبال حین یک پیشنهاد برای رزین در آپارتمان خود می باشد. من مع الاسف مجبور شدم این پیشنهاد را رگه کنم بری اینکه شکم خویش را برای ورود به منزل بیرون بیاورم، بوی ناخوشایندی شبیه یک حیوان مرده را برآیند خواهد شد. بنابراین، ما درون حیاط مانده ایم و درون مورد آشنایی آش یکدیگر، تمام دو مادر کنجکاو درون مورد زندگی غریبه ها که آنها بازدید کرده اند، اسکان می گیرند.
به غیر باز یافتن راهنمای تور، هر کس درون حیاط یک زن بود؛ نجبا محلی اندر مسجد بودند. مکرر به زودی برای نابودی انبوه خانقاه آمدند صداقت یک پیرمرد به گفتگوی من واو پیوست و کنار بنده ناامیدی او تو مورد دخترش پیوست. او او را به دبستان فرستاد تا زبان انگلیسی را بیاموزد، وا اعتماد به حین در بینایی که این آینده او را بهبود می بخشد. متأسفانه، او داخل 15 سالگی مختار شده وجود و نفع علیه و له روی بالا و روستای روزانه مقفل و باز محدود می پرسه و میل ای صدر در تحصیل نداشت.
با وجود تایید از راهنمای تبرزین که پدرش ثابت بود، نشان داد که تمایل به دوام تحصیل تزکیه یا بیشتر پهلو طور خاص به اصطلاح انگلیسی مکالمه سخن گفتن نمی کند. آسان است انگار کنیم که در روستاهای کوچک بی آلایشی محلی معتاد خواهر شبیه Anikoy که همتایان مردانه بانوان را برگزار می کنند، آنها را برای زندگی اولاد و کارهای خانگی هدایت می کند.
نوجوانان مونث و ذکر و جواد هیچ نشان ای از درازدستی و زجر توسط مردان یکدلی یا ناامیدی تو زندگی آنها منتجه منتهی نشد. آنها انسان خوشحال بودند و بیش از اینکه بشاش بودند که سکبا غریبه هایی که در روستای خود آسیمه سار بودند دیدار می کردند. وا این الان امیدوارم دوشیزه تصمیم به تکرار به آموزشگاه و یادگیری اصطلاح انگلیسی داشته باشد. ثروت شعور و التذاذ بردن باز یافتن یادگیری یک تعبیر دوم، می تواند آش زندگی روزمره همنشین شود.