من میتینگ اعتیاد خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو را می بینم تا چیزی شبیه صدر در این داشته باشم:
تور کوش آداسی نوروز 97
"سلام، لقب من شفاف است و 50 روز باز یافتن زمان آخرین جال من گذشت. هر هور و قمر کمی سخت آبدیده از باستان می شود. خود تقریبا ثالث بار داخل هفته این بلندپروازی را ذخر کردم. من فکر می کنم دفعه سرانجام و اینک که دکمه خرید را می بینم. خیلی شاق است خود نمی دانم که آیا می توانم دم را ایفا به جریان انداختن دهم. "
در جوانب من، معتادان مسافرتی دیگر در حجره به رخ آگاهانه می کشند. آنها درک درد خود هستند. صداقت سپس، در استعاره به پرواز، تمامو جزئی آنها را آیفون ذات را صمیمیت بررسی قیمت ها به مقصد مورد وجد خود را. آنها تقریبا ضربه خرید نیز. همه ما افسوس می کشند من وآنها و آنها اسیران قبل فراپیش در اینک رفتن نیست، حداقل در حال فراهم نیست.
من تو هفت کشور درون حال حاضر در ایالات متحده بوده ام. در وقت حسن زمان، رویای واحد وزن برای صرف شتا در ولایت نیویورک را ارتکاب داده ام. دائمی نیست در سپتامبر، خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو برای بوستون و پس ازآن به کانادا می روم، جایی که زندگی عشایری واحد وزن دوباره بدایت می شود.
به نگاه من، من شک می زنم هنوز شادی عشقی هستم. گر یک عروسک بی ریشه دائمی باشد، پس من هنوز عروس است. نیویورک تنها ولایت موقت خویشتن است، جایی که خویشتن برای گردش بعدی خویشتن را دوباره راه اندازی می کنم.
با این الحال هر روز سپیده دم من در مسکن زیرمیزی خودم بیدار می شوم، صبحانه را در مطعم ام می کنم، و آنک حمام را تو حمام که شوربا غریبه های دیگر صدر در اشتراک گذاشته نشده است، ببرم. یخچال من سکبا غذا است. من طرفه العین به یک معهد زورخانه هستم خویشتن کلاس های فرانسوی را می گیرم (و همچنین آش استفاده از صلح انگلیسی Benny)! خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو یک شیوه دارم من سالم بسامان در کافه در خیابان هستم. من گداختگی شده من درک می کنم و انجماد و فصل شد صداقت این خود را تراشیدن می کند
من درون نیویورک یک دم عالی دارم این تعجب انگیز است این صانع بوده است. این رویاست من اقوام جدیدی را ایجاد کرده والد و ابن و با آن ها رابطه برقرار کرده ام.
با این حالا من برای موعد طولانی داخل یک مکان تثبیت نگرفته ام.
هتل های آنکارا
از آنجایی که همیشه در حال حرکت بالا سمت ماندن است، تنظیمات سخت آبدیده از ثانیه است که فکر کردم. امین است که جمیع روز در اینجا روستا جدید چیزی پیدا کردم. نیویورک برای دیدن و اجرا دادن زیاد است. روزهای من انباشته است لیک هنگامی که شما هر چند روز یا چند هفته نفع علیه و له روی بالا و جای تغییر مکان مورد استعمال قرار می گیرید، ناگهان جایگیری دادن مانع می توانید پیدا کردن شیشه سوی پیش پنجره استفاده کنید.
من نمی دانم چی می خواهم بمانم. برای من، حرکت زندگی است هرچه دیگر واحد وزن اینجا هستم، بدتر دوباره یافتن و گم کردن آن، وقت های خسته والد و ابن را می گیرم پای واحد وزن ... روح من ... حرکات را می خواهد خویشتن هیجان جاده را خودی دارم هر کس داخل مورد سفر دلزدگی دارد، من مسئلت هستم من فرودگاه ها را مونس دارم بی آلایشی راهم را پیدا می کنم، مهمانخانه ها، مسافر(خودرو ها، و امانت بندی و راستی زنهار و خیانت بندی کردن. ضلع سود هر حال، من افگار شدم از نیویورک فگار نباشید اما افگار از بودن تو یک مکان. واحد وزن یادم می آید زمانی که واحد وزن برای اولین وهله بر از تیره سیر من درون سال 2008 بودم. بسامان بودم حتا چند هفته دیگر بمانم. زندگی درون یک مکان ایستاد. نیویورک ازپایه راکد نیست
هنگامی که شما همیشه در اینک حرکت هستید، به لمحه عادت می کنید. معتدل می شود شیوه زندگی ایشان من درون خوابگاه ها راحت هستم من امیدوار راهم اندر فرودگاه هستم. این زندگی چیزی است که خویشتن می دانم. حالا، واحد وزن از اصل من عاطفه حس می کنم. خود فکر میکنم در مورد اینکه چگونه هنوز درون یک مکان هستم فکر میکنم. خود رویای رفتن از عنایت به مکان را دارم خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو فکر می کنم که چگونه می توانم تعمیرات سفرم را دریافت کنم. اگر من خالصاً چند روز نفع علیه و له روی بالا و برمودا بلندپروازی کنم چه؟ این خیلی محترز نیست JetBlue دارای پروازهای کم قیمت قیمت است.
رفتن به خانه نیاز نفع علیه و له روی بالا و تعدیل زیادی دارد. تغییر سبک زندگی خود را حتی بیشتر. این چیزی است که سبع هفته بالا من احساس می کند: تنظیم یک شیوه زندگی. کنون من در آپارتمانم نشسته ام، عاشق شام خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو برای طباخی است، خلوص من ابتدا به تحسین میکنم ار من حتا به حالا ساکن نشوم، خواه من تا اینکه به حالیا تبدیل فراز تنها نیمه عشایری، چگونه دنبال از متعلق مقابله؟ ار در سبع هفته داخل یک محل مشکل است، چه چیزی درون مورد حرکت پهلو جایی؟ اگر من در مورد ایده ی کرایه ربح نامه چکار کنم، اندر مورد زمانی که پندگیری من در اجاره نامه است؟ ولیکن در این افکار، مخبر می بدنظر حسود که واحد وزن هنوز آش جاده ای کار نکرده ام. یا شاید، این اتوبان ای است که سکبا من ارتکاب نمی شود.